zahra

no comment

zahra

no comment

تو این همه دغدغه، امروزتلاش کردم شاد باشم.

توی راه بغض داشتم. اما باید شاد می بودم. دلیلش هم مادر جان بنده بود. امروز روز مادر بود و بعد از دو سال من پیش مامان بودم. اما دلم اینجا نبود. هنوز هم بغض را دارم...اما کلی تظاهر کردم و شادی به خودم القاء کردم....

نظرات 1 + ارسال نظر
نوشاد دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:31 ق.ظ http://www.mycampic.blogfa.com

سلام. وبلاگ جالبی داری. موفق باشی. گاهی اوقات به ما هم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد