zahra

no comment

zahra

no comment

من اگه خدا بودم

همیشه می گفتم:


خدایا چنان کن سرانجام کار                             تو خشنود باشی و ما رستگار


یعنی الان خدا خشنوده؟!


من رستگار شدم؟!


من که نمیفهمم رستگاری چیه، ولی اگه کسی از خشنودی خدا چیزی میدونه به سایرین هم خبر بده


من اگه خدا بودم روم نمیشد به زمین نگاه کنم! خشنودی کدومه دختر!


و تبارک الله احسن الخالقین...ببین مخلوفاتت در چه حالتد!

نظرات 1 + ارسال نظر
اسی جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:00 ب.ظ

شعر نیومدی از مریم حیدرزاده ست.بای

ممنون اسی عزیز...خیلی لطف کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد