zahra

no comment

zahra

no comment

جمعه

امروز کلی انرژی داشتم که صرف تدریس زبان به یک دانشجوی حسابداری شد که


نه به درد دنیام خورد نه آخرتم!من چه به حسابداری چه آخه.اگه حداقل حساب


خودم واسه خودم روشن بود باز بد نبود.در واقع امروزحروم شد.کلی لغت بدرد نخور به گوشم خورد.


دلم می خواست خوش می گذروندم و شادی می کردم...


الان ساعت نزدیک ۲ شده ولی اونقدر کافئین نوش جان کردم که خوابم نمیبره

کلی حرف هست که حتی نمیشه اینجا زد


خدا جون....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد