zahra

no comment

zahra

no comment

فایده اش چیه؟!

پنجره های پرده پوش

ماهی های تنگ کوچیک

بارون روی چتر سیاه

اشکهای بی حساب کتاب

غربت تو لحظه ای ناب

ساحل بی حد و حساب...چه فایده؟

کوچه بن بست را می خوام

روز تو یه شهر کوچیک

آسمون خیس،چشمهای بی درد را می خوام

پارو می خوام،قایق می خوام

ساحل دوردست  را می خوام

یه نردبون دلم می خواد

می خوام برم پیش خدا

اگه برم اون دور دورا

ستاره می چینم برات

پنجره را باز کن ببین...ماه وایساده چشم به راهت....

اینجوری خیلی بهتره

از دور حواسم بهت ه

غم نشینه توی چشات

اشک نریزه رو گونه هات

پرنده می فرستم برات

نامه بیاره از خدا

بگه...

نظرات 1 + ارسال نظر
علی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:21 ق.ظ http://photoshop-tutorial.blogsky.com/

سلام وبلاگ خوبی داری
ولی چرا تو می خوای بری پیش خدا؟!!!
تا خدا نخواد هیچ کس نمی تونه بره پیشش!!!
هیچوقت از خدا آرزوی مرگ نکن چون ...
چون همه چیز دست خداست ...
امیدوارم موفق و موید باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد