zahra

no comment

zahra

no comment

آدم برفی...

تو این روزای سرد زمستون کاش برف بیاد ...همه جا پاک و قشنگ شه ...

بعد من با اون برفای پاک و قشنگ یه آدم برفی درست میکنم...یه آدم برفی سفید، مهربون... می خوام چشماش مشکی باشه ...نمی دونم اما شاید آدم برفیم عینک هم بزنه ...

با شال و کلاه خودم ازش مراقبت می کنم تا سرما نخوره...بهش می گم که جقد واسم عزیزه ....

بعد منتظر آفتاب میمونم  تا بیاد و آدم برفیم آب شه...واسه آب شدنش گریه می کنم ،اما باید صبر کنم تا آدمی که دوسش دارم آب شه و من آب شدنشو ببینم...

آخه اگه نبینم که واسه همیشه رفت اون وقت سالها منتظرش می مونم...به همه آدم برفیا با کنجکاوی نگاه می کنم نکنه آدم برفیه من باشه...

اما اینجوری همه چیز جلوی چشمام تموم میشه ...

بعد از اون من دیگه هیچ وقت آدم برفی درست نمیکنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد